سـرکـشـی بـه مـحـورهـا
جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۰۲:۱۷ ب.ظ
در خرمشهر پنج یا شش محور داشتیم. شیخ شریف چهار محور را سرکشی می کرد. با آن لباس روحانی می آمد و به بچه ها هم روحیه می داد. به بچه ها کمک می کرد. وقایع را دنبال و کمبود ها را برطرف می کرد. اگر اسلحه کم داشتند، می رفت مسجد جامع و مهمات می آورد. نیروکم داشتند، نیرو می آورد.

علت این که بچه های خرمشهر همه از شیخ خاطره ای دارند. این است که شیخ در همه ی محورها حضور داشت. همه جا بود. همه جا بودنش را به این بود که هر جا عراق تحرک و فعالیت داشت حمله می کرد، شیخ شریف آن جا حضور فعال داشت و با تمام توان جلوی عراق را می گرفت. آن محور را از نظر نفرات، تجهیزات، مخصوصاً با حضور فعال خودش و شخنانش بچه ها را از نظر ورحی تقویت می کرد.
شیخ همیشه در حال دویدن بود. به هرمقری سرکشی می کرد، می گفت(بچه ها شما کم و کسری ندارید؟)
اگر می گفتند نه، به طرف مقر بعدی حرکت می کرد.
تعداد مقرها زیاد و شهرهم بزرگ بود. لذا شیخ شریف نمی توانست که 20 دقیقه
یا نمی ساعت در یک جا بماند. بچه ها می جنگیدند و مرتب جا به جا می شدند.
ایشان هم مرتب در خیابانهای شهر دور می زدند.
منبع: Sajed.ir